آواز مرگ
در ابتدای این شب برفی وقتی دلم نوازش نور است قدی ورای قامت قلبم با سایه ای بلند و درنده از پشت شیشه های پر از لرز سر میکشد به هر چه که دارم. یعنی:"به شعله های نگاهت باز آمدم که گریه ببارم." سر میکشد به...
View Articleکوچ من
کوچه می شوم به راه می رسم ...و باز هم کــــوچ می کنم به ماه می رسم ...و باز هم پرسه می زنم میان بـــاغ های کــــــال ِخود گرم ِ بوسه از نگاه، می رسم... و باز هم توبه می کنم از اینکه عاشقت شوم ولی با...
View Articleشبیه خط موازی
شبیه خط موازی شبیه ِ یک تکرار شدم درست شبیه دو نقطه ی بُردار که a همیشه شروع من است و b پایان و b تویی که مرا ختم کرده ای n بار دوباره شب و دوباری که دفترم خط خورد و واژه واژه ی شعری که روی سر آوار...
View Articleباز کن پنجره را ...
باز کن پنجره ها را، که نسیمروز میلاد اقاقی ها راجشن می گیرد،و بهار،روی هر شاخه، کنار هر برگ،شمع روشن کرده است.همه ی چلچله ها برگشتند،و طراوت را فریاد زدند.کوچه یکپارچه آواز شده است،و درخت گیلاس،هدیه ی...
View Articleدارم میمیرم
اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود فهمیدم با بقیه فرق میکنه گفت: حاج آقا یه سوال دارم که خیلی جوابش برام مهمهگفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنمگفت: من رفتنی ام!گفتم: یعنی چی؟گفت:...
View Articleلیله الرغائب
اِلهی اَتَرانی ما اَتَیتُک اِلاّ مِنْ حَیْثُ الْامال خدایا ! مرا ببین ! تنها به خاطر آرزوه ها و امیدهایم به درگاه تو آمده ام. سپاس، از آن پروردگار آرزوها و امیدهاست. خداوند مهربانی که هر قدر از او...
View Articleباز باران
نهایت عشق اوج باور و سر حد احساسی آسمانی است .. وقتی نسیم عشق دستهای سپید ابر های عاشق را به دست هم می سپارد به یمن این پیوند پاک وجودشان اشک شوق می ریزد امروز به همراه نسیمی که می آمد بوی پاییز...
View Articleکمربند
کیف مدرسه را با عجله گوشه ای پرتاب کرد و بی درنگ به سمت قلک کوچکی که روی تاقچه بود ، رفت . خستگی روزش را بر سر قلک بیچاره خالی کرد . پولهای خرد را که هنوز با تکه های قلک قاطی بود در جیبش ریخت و با...
View Articleشعریست در دلم
شعریست در دلمشعری که لفظ نیست ، هوس نیست و ناله نیستشعری که آتش استشعری که می گدازد و می سوزدم مدامشعری که کینه است و خروش است و انتقامشعری که آشنا ننماید به هیچ گوششعری که بستگی نپذیرد به هیچ...
View Articleدرد واژه
من همیشه با سه واژه زندگی کرده امراه ها رفته امبازی ها کرده امدرختپرندهآسمانمن همیشه در آرزوی واژه های دیگر بودمبه مادرم می گفتماز بازار واژه بخریدمگر سبدتان جا نداردمی گفتبا همین سه واژه زندگی کن با...
View Article
More Pages to Explore .....